ایلاتِ خَمْسه:
اتحادی از 5 ایل اینالّو (یا اینانلو)، بَهارْلو، نَفَر، عرب و باصری (ه مم) که بنابر برخى مقاصد سیاسى، اقتصادی و نظامى، در 1278ق به فرمان ناصرالدین شاه در منطقة فارس تشکیل شد (نک: فسایى، 1/823 -824؛ ابرلینگ، 72؛ بیات، 24). خاستگاه قومى این ایلها با یکدیگر متفاوت است. ایلهای اینانلو، بهارلو و نفر، ترک؛ ایل عرب، عرب؛ و ایل باصری، عمدتاً فارس هستند. مردم، ایلات خمسه را کلاً عرب مىشناختند (بک، که احتمالاً به دلیل جمعیت بیشتر مردم ایل عرب در ایلات خمسه و نیروی غالب آنها بر عشایر دیگر بوده است.
ایلات خمسه دومین گروه ایلى عمدة
فارس، پس از ایل قشقایى، در اواخر سدة 13ق/19م و نیمة نخست سدة
14ق/20م به شمار مىرفتند (مسعود میرزا، 129؛ سایکس، .(II/479 ایلهای
خمسه در منطقهای در شرق قلمرو ایل قشقایى به صورت پراکنده
مىزیستند. این منطقه بخشى از نواحى شمال و مشرق و جنوب شرقى
استان فارس را در سوی خاوری راه اصفهان به شیراز و شیراز به جهرم
فرا مىگیرد.
تمام طایفههای ایلات خمسه تا سالهای
پایانى سدة 13ق کوچ مىکردند و به ییلاق و قشلاق مىرفتند. از آن
پس، به تدریج بخش بزرگى از آنها یکجانشین شدند. بنابر آمار تیرماه
1366ش، 768 ،4 خانوار از باصری، عرب، بهارلو، نفر و کُردشولى (از
قشقاییهایى که به ایلات خمسه پیوسته بودند) کوچ مىکردند ( سرشماری
...، 15). ییلاقات این عشایر در شهرستانهای آباده، اقلید، جهرم،
داراب، شیراز، فسا، لار و مرودشت، و قشلاقات آنها نواحى دیگری در
همین شهرستانها و شهرستانهای استهبان، فیروزآباد و نیریز فارس بوده
است. 3/94% از خانوارهای عشایر کوچنده در ییلاق، 3/80% آنها در قشلاق
زیر سیاه چادر، و بقیه در خانههای گلین زندگى مىکنند (همان، 11).
رهبری
هر یک از ایلهای خمسه و طایفهها و تیرهها و اولادها را یک خان یا
کلانتر و یا کدخدا برعهده داشت که امور اجتماعى، سیاسى و اقتصادی
عشایر زیرنظر آنها بود. هر اردو که متشکل از چند سیاه چادر یا خانوار از
یک طایفه یا تیره بود، در زمان کوچ، یک کدخدا یا ریشسفید داشت که
نمایندگى سیاسى و اداری اردو برعهدة او بود (بارث، .(26 اصطلاح
«خان» در خطاب مؤدبانه برای همة سران ایل و طایفه و تیره به کار
مىرفت. با فروپاشى اتحاد سیاسى ایل، عنوان کلانتر نیز به تدریج
منسوخ شد و عنوان خان جای آن را گرفت (همو، .(72
عشایر
کوچندة خمسه، اقتصادی یک پایه و مبتنى بر شیوة معیشت شبانى داشتند و
عمدتاً از راه پرورش و تولید گوسفند و بز زندگى مىگذراندند. برخى از
خانوارها نیز همراه گلهداری به زراعتى محدود نیز مىپرداختند. گله،
سرمایة عشایر کوچنده بود و شمار کم و بیش دام هر خانواده نشانى از
دارایى و شخصیت اجتماعى خانواده به شمار مىرفت (همو، .(103 برخلاف
عشایر کوچنده، یکجانشینان خمسه - که از اواخر سدة 13ق دهنشین شده
بودند - اقتصادشان برپایة کشاورزی بنیاد نهاده شده بود. دهنشینان در
کنار فعالیتهای زراعى، دامداری نیز مىکردند. شمار دام خانوادهها زیاد
نبود و هر چندین خانواده با هم گلهای تشکیل مىدادند که آن را
برای چرا به چوپان یا خویشاوندان خود مىسپردند.
تاریخچه:
طهماسب میرزا مؤیدالدوله والى فارس با کمک خاندان با نفوذ قوامالملک شیرازی اتحاد عشایری خمسه را در 1278ق تشکیل داد (فسایى، 1/823 -824؛ ابرلینگ، 72؛ بیات، 24) تا هم در برابر قدرت روزافزون ایل قشقایى در منطقه مقابله کنند و هم امنیت راههای بازرگانى از بندرعباس و بنادر خارک و بوشهر به شیراز را برای حمل کالا تأمین نمایند (بارث، 130 .(88,
نخستین رئیس و ابواب جمعى اتحاد خمسه، على محمدخان قوام، و آخرین سرپرست آن ابراهیمخان قوام بود (همانجاها). ابراهیمخان در 1311ش پس از شورشهای ایلى در فارس از ابواب جمعى و حکمرانى مناطق خمسه و لار برکنار شد (برای آگاهى بیشتر، نک: هدایت، 283؛ بیات، 53، 69؛ شهبازی، 239). با برکناری او حکومت 73 سالة خاندان قوامالملک بر ایلات خمسه پایان گرفت. از آن پس، اتحاد خمسه مفهوم سیاسى - نظامى پیشین خود را از دست داد و همبستگى ساختگى ناپایدار میان ایلهای پنجگانه به سستى گرایید و یک وحدت و همبستگى سنتى ایلى - عشایری جایگزین آن شد.
مآخذ:
ابرلینگ، پیر، «سیاست قبیلهای انگلیس در جنوب ایران»، ترجمة کاوة بیات، نامة نور، تهران، 1358ش، شم 4 و 5؛
بیات، کاوه، شورش عشایری فارس (سالهای 1307-1309ش)، تهران، 1365ش؛
سرشماری اجتماعى - اقتصادی عشایر کوچنده (1366ش)،
نتایج تفصیلى، ایل خمسه، مرکز آمار ایران، تهران، 1368ش؛
شهبازی، عبدالله، ایل ناشناخته، تهران، 1366ش؛
فسایى، حسن، فارسنامة ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایى، تهران، 1367ش؛
مسعود میرزا، تاریخ مسعودی، تهران، 1362ش؛ هدایت، مهدیقلى، خاطرات و خطرات، تهران، 1363ش؛ نیز:
, F., Nomads of South Persia, London, 1961;
Beck, L., Nomad, a Year in the Life of a Qashq D i Tribesman in Iran, London, 1991; Sykes, P., A History of Persia, London, 1930.
على بلوکباشى
منبع : دائره المعارف بزرگ اسلامی